بنام تنها پناه آشفتگان دیار سرنوشت
یک سلام پررنگ وچند نقطه چین ...... به علامت جوابهایی که هرگزندادی وچند دقیقه سکوت !به احترام لحظه هایی که در انتظارپاسخ تو مردند !
وشاید هم ... از آنهایی باشد که تومی دانی ومن نمی دانم ..آخر نازنین من توهیمشه بیشتر ازمن وبهتر از من می دانی ...
واما....باتوام باتوکه شانه هایت مدت هاست به علامت نمی دانم بالاست ..یادی را فراموش نکردی؟ ویافراموش شده ی یادی نبوده ای؟
ای عشق هر چه هستی هرچند سردوخاموش
هرچند گشته ای تو باهمدلان فراموش
هرلحظه در کمینم نجواکنم به طعنه
ای عشق محرم درد یادم ترا فراموش ...!!!
تا یادم نرفته منت دار تمامی عزیزانی هستنم که در دلنوشته های سابق همراهم بودند
تقدیمی به تمام یاد های فراموش شده....
تاریخ نمی زنم !هروقت ممکن است حوصله مهربانیتان بیشتر باشد ....
چرا ما جوونا دنبال گمشده ای هستیم که تا به حال ندیدیمش؟
متنت هم خیلی با حال بود .